اورگ سوزلری

صدایی که از دل برخواسته و بر دل می نشیند

اورگ سوزلری

صدایی که از دل برخواسته و بر دل می نشیند

جاده عشق

چشمهایم هزاران کیلومتر را درنوردیده اند

ولی،

هنوز، حتی یکبار چشمهایت بر چشمهایم

نظری نکرده اند

جاده های عشق در پی چشمان تو از پی هم می گذزند

می اندیشم  که

شاید نگاهم هیچ اثری در نگاهت نداشته

شاید،

حرف هایم بی اثرند

شاید،

گریه هایم مثل آب مقظر بی خاصیتند

شاید،

پاهایم خسته تر از آنند که با تو بیایند

شاید ...

سراسیمه و حیران، با پای برهنه

با حداکقر توانی که دارم

در پی ات

خواهخم دوید

اگر،

اشک مجالم دهد و

چشمهایت، چشمهایم را بخواهند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد