یاد آن روز بهاری
در مقابل خروجی
چشم من پیش قناری
فکر من تنگ بلوری
یاد تو لکنت زبانی
حرف تو چون در سبزی
اشک من شد ناتمامی
رفتنت شد بی مرامی