تو، مثل برگهای پاییزی آرام، آرام از آسمان نگاهت بر زمین قلبم، خزیدی من، از آسمان تو درس محبت فرا گرفتم اما، یک چیز یادم نداد! اینکه روز وصال کوتاه است ...
دست و پایم را بریدند و گفتند بی دست و پا زبانم را بریدند و گفتند بی زبان و چشمانم را اما من امواج احساسم را در هوای مرطوب باور هایتان رها خواهم کرد قبل از آنیکه مغزم غذای مار های پیچیده بر سر هایشان گردد
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
دست و پایم را بریدند و گفتند
بی دست و پا
زبانم را بریدند و گفتند
بی زبان
و چشمانم را
اما من
امواج احساسم را
در هوای مرطوب باور هایتان
رها خواهم کرد
قبل از آنیکه مغزم
غذای مار های پیچیده بر سر هایشان گردد