اورگ سوزلری

صدایی که از دل برخواسته و بر دل می نشیند

اورگ سوزلری

صدایی که از دل برخواسته و بر دل می نشیند

ظهر

ظهر شده
تموم یخای دلم وا شده
کنج دیوارکای دل شکسته
میون اون نارنجای ترشیده
چشای من
مثل تموم حیرت و کوه غم
شناورن تو دریای واهمه
مژده بده ای دل بارون زده
عرقو از رو پیشونیت پاکش کن
همه ماهیای دریای غم
از غصه های پیش تو مرده ان ...
میون اون نارنجای ترشیده
کنار ساحل شن دریای غم
دلم هوای دلتو می کنه
تا روزیکه
از تپشش خسته شه

نظرات 3 + ارسال نظر

همشری گور سمیرین؟
منظورم اینه نیستی عزیز

تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند بیا که صاف شود این هوای بارانی کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی

[گل][گل][گل]
سلام دوست من
در جمعه ای دیگر با باور به روز شدم
منتظرم
[گل][گل][گل]

پیش از آنکه به تنهایی خود پناه برم
از دیگران شکوه آواز می کنم
فریاد می کشم که ترکم گفتند!
چرا از خود نمی پرسم:
کسی را دارم
که احساسم را
اندیشه و رویایم را
زندگی ام را با او قسمت کنم؟
آغاز جدا سری شاید از دیگران نبود!





به تو باختمو

تو این بازی را بردی

تبریک !

زیر و رو شدم

به روتم نیاوردی

تبریک !

بودن و نبودنم برای تو فرقی نداشت

واسه مرگ عاشقت غصه نخوردی

تبریک !

مبارک دلت باشه

این همه بی احساسیات

حق داری دیگه نشناسی

منو با اون قلب سیاه

حق داری گریه هامو ببینی و بخندی

آزادی تا به هرکی دوست داری دل ببندی

روز من تاریک شد

تبریک !

شب به من نزدیک شد

تبریک !

جاده عاشقی ما مثل مو باریک شد

تبریک !

مبارک دلت باشه......
[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد