اورگ سوزلری

صدایی که از دل برخواسته و بر دل می نشیند

اورگ سوزلری

صدایی که از دل برخواسته و بر دل می نشیند

به یاد داروگ!

"خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه"
کوته آمد ناله های ما
اکثر آمد لاله ها
اکثر آمد دست هایی که
کشت ما را خشک کردند!
در زمین سرد و بی گل
شاخه های ما جوانه کرد چون سنبل
بلبلان دیگر نخواندند از عشق
ناله دل هایشان،
هم نوایی در پی زرها شده
این زمین من که بود پرحاصل و پرکشت
تباهی گشت و سوخت!
هم کلاغان در پی قالب و روباهان تمام مغزهایش را نبردند؟
این سخن بشنو ز من
دیگران را در پی لانه فرستادم و خود ماندم بدون سرپناه
من به سان مرغ بی بالم رفیق!
آزادم مکن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد